شاهکار جدید کسرا جون
ما هر روز بعد از ظهر با کسرا برنامه بیرون رفتن داریم .دیروز بابای کسرا برای انجام کاری بیرو ن رفت و گفت حاضر باشید تا برگشتم با هم بریم گردش و کسرا هم با کلی نق و نوق قبول کرد من در ورودی را قفل کردم ولی کلید را از روی در بر نداشتم در همین حین تلفن زنگ زد که تا من رفتم جواب بدم کسرا در ورودی را باز کردو از خونه خارج شد و کلید را هم با خودش برد من مشغول صحبت بودم که دیدم در را بست .تلفن را قطع کردم که به دنبالش برم دیدم در را روی من قفل کرده و از اون طرف داره منو صدا میکنه م ا مان در را باز کن من تازه فهمیدم که چکار کرده بهش گفتم من کلید ندارم. ...
نویسنده :
مامان دریا
11:59